تجربه علیرضا پس از تحصیل: از خوابگاه دانشگاه تا اقامتگاه پدر
وقتی درس علیرضا تمام شد، تازه قسمت سخت ماجرا شروع شد. سالها زندگی در خوابگاه دانشگاه تهران برایش پر بود از تجربههای خوب و بد؛ از رفاقت و دورهمیهای شبانه گرفته تا تحمل شلوغیها و گاهی بینظمیها. اما خوابگاه دانشگاه برایش مثل خانه دوم شده بود و حالا با پایان درسش باید فکر جای جدید میبود؛ جایی که هم امنیت و آرامش خوابگاه را داشته باشد و هم مناسب شروع زندگی حرفهای در تهران باشد.
مدتی بعد از فارغالتحصیلی، علیرضا وارد بازار کار شد. خیلی ساده نبود؛ هم پیدا کردن کار مرتبط با رشتهاش زمان برد هم شروع درآمد مستقل و جوابگویی به همه خرجهای زندگی پایتخت فشار خاصی داشت. اما از همه سختتر پیدا کردن یک خوابگاه یا اقامتگاه مناسب بود. با اتمام کارت دانشجویی دیگر مجوز خوابگاه دانشگاه را نداشت و باید به سراغ گزینههای بیرون میرفت.
چند تا خوابگاه و پانسیون را امتحان کرد اما تقریباً هیچکدام شبیه حس و حال خوابگاه دانشگاه نبودند. در بعضی جاها اتاقها کوچکتر و بیروح بود، برخی تمیزی و نظم خوابگاه دانشگاه را نداشتند و خیلی جاها هم مدیریت سفت و سخت و غیر منعطف بود. حتی در چند مورد بابت بیتوجهی به مشکلات ساکنین یا سروصدا و شلوغی بیمورد، مدت کوتاهی بیشتر دوام نیاورد.
در همین مسیر یکی از هماتاقیهای سابقش اقامتگاه پدر را به او معرفی کرد. از همان برخورد اول با مدیریت و مسئولین اقامتگاه، احساس راحتی کرد. فضا کاملاً مرتب و تمیز بود، اتاقها بزرگتر و پرنورتر از جاهایی بود که قبلاً دیده بود و مهمتر از همه مدیریت اقامتگاه و پرسنل رفتار کاملاً محترمانه و حرفهای داشتند.
به قول علیرضا، چیزی که او را ماندگار کرد فقط ظاهر و امکانات اقامتگاه نبود، بلکه حس امنیت واقعی و یک فضای دوستانه و محترمانه بود که هر کسی حتی بعد از یک روز کاری سخت، با خیال راحت و بدون دغدغه به اقامتگاه برمیگشت و میتوانست نفس بکشد. حضور مدیر شبانهروزی و رسیدگی فوری به مسائل ساکنین، اطمینان بیشتری برایش ساخت.
امکانات رفاهی اقامتگاه پدر نسبت به خوابگاههای قبلی کاملاً متفاوت بود؛ اینترنت پرسرعت، اتاق مطالعه، آشپزخانه مجهز، سالن ورزش، فضای باز و حمام و سرویسهای همیشه تمیز. اما از نگاه علیرضا مهمتر از همه اینها ارتباط خوب و روحیه مثبت بین بچهها و مدیریت بود. اقامتگاه پدر واقعاً شبیه یک خانواده دوم شده بود که وقتی از سر کار به آنجا برمیگشت، حس غربت و تنهایی نداشت.
علیرضا میگوید: اگر بخواهم تجربهام را خلاصه کنم، بزرگترین مزیت اقامتگاه پدر برای من امنیت، احترام، فضای آرام و مدیریت پیگیر بود. هر بار که مشکلی داشتم، سریع حل میشد و هیچ زمان نسبت به خواستههای ساکنین بیتوجهی نمیشد. اینجا واقعاً مثل خانه دوم است؛ نه فقط برای من بلکه برای بسیاری از دوستانی که بعد از حضورشان اینجا رشد شخصی و کاری بهتری را تجربه کردند.
او معتقد است اگر از همان ابتدا اقامتگاه پدر را انتخاب میکرد، انرژی و وقت کمتری را صرف پیدا کردن جای بهتر میکرد و میتوانست بیشتر روی پیشرفت شغلی و آرامش روانی تمرکز کند. حالا با اطمینان میگوید هر کسی دنبال یک جای مطمئن، امن و باکیفیت برای زندگی بعد از خوابگاه دانشگاه در تهران است، باید حتماً نگاهی به اقامتگاه پدر داشته باشد.
برای آشنایی بیشتر با امکانات، شرایط پذیرش و ثبتنام فقط کافیست به سایت رسمی اقامتگاه پدر سر بزنید:
https://pedar.net
این روزها علیرضا دیگر دغدغه جابهجایی و نگرانی بابت محل اقامت ندارد و آرامش و تمرکزش را مدیون انتخاب عالی خودش است. اقامتگاه پدر برای او سکوی پیشرفت تازهای شد، جایی که زندگی حرفهای را با آرامش و امنیت واقعی ادامه میدهد.